«ميرحسين موسوي» پس از دولتش با روي کارآمدن «هاشمي رفسنجاني» به گوشه اي خزيد و ترجيح داد که به عنوان مهندسي سفارش شده پروژه هاي شهردار نمونه رفسنجاني (کرباسچي) را عهده دار شود و در فرهنگستان هنر عمر را سپري کند و در بحبوحه فشار سياست هاي «تعديل اقتصادي» بر مردم و در برابر ايجاد شکاف عميق طبقاتي در کشور پس از انقلاب در دولت کارگزاران و مدعي اصلاحات که به تعبير رهبر معظم انقلاب اسلامي در هنگامي که طبقه اي ممتاز از دل نظام سر بر مي آوردند، تمام دغدغه مهندس برپايي گالري نقاشي هايش بود و بس و از سخنراني هاي پر التهاب وي خبري نبود!
سؤال اينجاست که کسي که در فتنه 88 اوضاع کشور را تيره و تار و خود را منجي کشور مي دانست چرا در دوران دو دولت پيش سکوت اختيار کرد؟ که پاسخ يا اين است که وي معضلي در آن دوره نمي ديد که باز چندين سؤال از وي در اذهان پيش مي آيد ، که نتيجه آن اين است که خود يکي از کارگزاران آن دولت ها بوده است ، با توجه به سخن وي در مناظره انتخاباتي که گفت : « به دولت برادرم آقاي هاشمي رفسنجاني و آقاي خاتمي افتخار مي کنم. » مي توان وي را ادامه پروژه دولت کارگزاران دانست چنانچه آقاي رفسنجاني دولت خاتمي را نيز ادامه دولت خود خواند بنابر اين موسوي دولت گذار جريان آقاي رفسنجاني مي باشد که حمايت گسترده خاندان وي و خاتمي از موسوي و استمرار حمايت از فتنه دليل محکم اين تباني مي باشد. و البته مدارک زيادي براي اثبات اين نيز وجود دارد ولي اين استدلال ساده وبديهي مي تواند کساني را که منکر اين امر هستند را متقاعد کند و اگر بگويند موسوي فرصت و جرأت مطرح کردن اعتراضي را نداشته ، مشکل چند برابر مي شود چرا که کسي که جرأت وجسارت نداشته است در دولت افرادي چون رفسنجاني وخاتمي سخن بگويد اوَلاً چگونه مي تواند خود را حقَ طلب بداند و ثانياً با چه بياني حمايت همه جانبه خاتمي و خاندان رفسنجاني را از وي را مي توان توجيه کرد؟!
پس از اغتشاش 25 بهمن89 که با صدور رمز از طرف آقاي رفسنجاني صورت گرفت « چرا رفسنجانی باز رمز اغتشاش صادر کرد؟! » و با توجه به موجي که براي محکوميت موسوي و کروبي با به صحنه آمدن ياران آقاي رفسنجاني به وجود آمد مي شد فهميد که قرار است تمام پيکان اتهام به سوي آن دو گرفته شود تا فرصتي براي آقاي رفسنجاني پيش بيايد که در آستانه انتخاب رياست خبرگان وي را از جنايات آنان تبرئه کنند ولي حال با ناکارآمدي اين ترفند و بازماندن وي از رياست خبرگان درگذشت پدر موسوي فرصت خوبي است براي به صحنه آوردن وي و به اصطلاح « با هندوانه زير بغل گذاشتن ها « از ظرفيت اغتشاش آفريني وي بهره برد. تعبير وي از مير حسين به عنوان « فرزندان خدوم و برومندشان به ویژه مهندس میر حسین موسوی » نشانه همين نوع موقعيت شناسي هاي وي مي باشد و ادعاي آقاي رفسنجاني نسبت به موسوي در اين پيام بر اينکه وي « خدمات شایسته ای به اسلام و انقلاب و میهن اسلامی مان کردند.» نيز نشان از پروژه جديد بازآفريني فتنه مي باشد .
اين تعابير در صورتي است که آقاي رفسنجاني در زمان دولت خود کمترين ذکر ويادي از موسوي و دولتش نمي کرد بلکه برخي از معضلات را نيز کارگزاران محترم وي به دولت متمرکز و بسته موسوي حواله مي دادند ! حال چه شده است که آقاي رفسنجاني در اولين روزهاي سال 90 به ياد تمجيد اينچنيني از وي به عنوان يکي از مجرمان سياسي کشور و معضل آفرينان نظام افتاده ؟! پاسخ را بايد در همان سخن رئيس جمهور در مناظره يافت که موسوي را نماينده اقاي رفسنجاني دانست .
آري ! با توجه به خصوصيات شخصيتي موسوي ، وي کسي نيست که به تنهايي جسارت فتنه آفريني داشته باشد و انفعال وي در مناظره 14 خرداد در مقابل منتخب مردم مؤيد همين مطلب است بلکه وي چون عروسکي است که تا دست آقاي رفسنجاني درون آن است به خيمه شب بازي براي دشمنان ادامه مي دهد .
آقاي رفسنجاني پس از فتنه 88 با دعوت از موسوي براي شرکت در جلسات هيأت امناي سابق دانشگاه آزاد وحتَي با دعوت وي به جلسات « مجمع تشخيص مصلحت نظام » که توسط دبير آن مجمع ( رضايي ) صورت گرفت همواره به دنبال حفظ موسوي در درون نظام است تا که به وي در برابر اقدامات مجرمانه اش مصونيت ببخشد و از وي همواره به عنوان اهرمي در برابر نظام استفاده کند .
صدور بيانيه از طرف گروهي از طلاب منحرف که به اندازه انگشتان دست نمي رسند در حمايت از موسوي با همين ادبيات رفسنجاني در نامه اخيرش به موسوي نشانه سناريويي هماهنگ است تا که در آغاز سالي که همه مکلف « به جهاد اقتصادي « هستند و منطقه به دنبال رستن اسلامي خود است کشور را به آستانه التهاب مورد نظر دشمنان سوق دهند و مسير شتابنده پيشرفت کشور را بامانع مواجه کرده و هزينه انتخابات آينده مجلس ورياست جمهوري را بالا ببرند که با اين دلايل آشکار ديگر کسي نمي تواند از نقش مستقيم آقاي رفسنجاني در اين فتنه ها چشم خود را ببندد اگر چه که مردم در راهپيمايي هاي خود در 22 بهمن سال گذشته و تظاهرات اعتراضي خود پس از غائله 25 بهمن بارها با شعارهاي خود از نقش آقاي رفسنجاني وخاندان وي پرده برداشتند ولي گويا خواص و مسئولان قوه قضاييه هنوز متوجه اين امر واضح نشده اند.
منبع: http://www.esteghamat.ir
نظرات شما عزیزان: